گفتمان انقلاب، جمهوریت و انتخابات
«گفتمان انقلاب، جمهوریت و انتخابات»
محسن صنیعی(عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
در دهه فجر و چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی هستیم. انقلابی که با شعار و آرمان اساسی انقلاب، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به پیروزی رسید.
آرمان استقلال از دخالت شرق و غرب، آزادی سیاسی و جمهوریت یعنی حاکمیت رای مردم بر سرنوشت به طوری که در هر لحظه، قدرت نمودی از رای مردم باشد. اسلام مورد نظر هم، اسلامی بوده است که با استقلال، آزادی و جمهوریت سازگار بود. اگر اسلامی با آزادی و جمهوریت سازگار نباشد، هیچ گاه نمیتواند آرمان آزادی، جمهوریت و حتی استقلال را به منصه ظهور برساند و جمهوری اسلامی طبق آرمان انقلاب را محقق کند.
هر انقلاب، با شعارها و سخنان رهبران انقلاب در دوران انقلاب شناخته میشود. امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب بیان کرده بودند: «در جمهوری اسلامی ایران هر فردی از حق آزادی عقیده و بیان برخوردار خواهد بود»، «در جمهوری اسلامی ایران کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزاد هستند»، «بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.» «اولین چیزی که برای انسان هست، آزادی بیان است».
«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد پیش قاضی میرود و قاضی او را احضار میکند و او هم حاضر میشود.» «شکل حکومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینکه متکی به آرای اکثریت است.» «انتخابات در انحصار هیچکس نیست، نه در انحصار روحانیون است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست، انتخابات مال همه مردم است.» «مردم در سراسر کشور در انتخابات فرد مورد نظر خود آزادند و احدی حق تحمیل خود یا کاندیداهای گروه یا گروهها را ندارد…».
انقلاب با این آرمانها محقق یافت. با پیروزی انقلاب، علی رغم آن که واضح بود که نظام جدید نظام جمهوری اسلامی است ولی با مراجعه به مردم و رفراندوم جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی با رای مردم استقرار یافت. آرمانهای انقلاب، در قانون اساسی، در نظر گرفته شد: «اصل پنجاه و ششم، حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد» «اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است.
هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشهای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.» «اصل بیست و چهارم: نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد.» «اصل بیست و ششم: احزاب، جمعیت ها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند.» «اصل بیست و هفتم: تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.»
انقلاب با این آرمانها شناخته میشود و اگر کسانی امروز خود را مدافع گفتمان انقلاب میدانند باید از همه بیشتر معتقد و التزام به آرمانهای انقلاب در سال ۵۷ داشته باشند. انقلاب و انقلابی گری در تراز آرمانهای انقلاب ۵۷، یعنی مدافع آزادی سیاسی اعم از آزادی احزاب و رسانهها و آزادی بیان و نیز مدافع جمهوریت و حق همه آحاد ایرانیان بر تعیین سرنوشت باشند به طوری که به نام انقلابی گری حاضر نباشند حتی یک نفر از دایره انتخاب شدن و انتخاب کردن حذف نشود.
در دهه اول انقلاب، با وجود جنگ هشت ساله، این همراهی مردم و نظام بود که توانست بر همه مشکلات فائق آید ولی متاسفانه، کم کم با حاکمیت تفکری که برای رای مردم، ارزش و جایگاهی قائل نیستند و با ورود نظارت استصوابی و حق احراز صلاحیت توسط شورای نگهبان، عملا کسانی که از دید شورای نگهبان ناحق شمرده میشوند، رد صلاحیت شدند و به این ترتیب از مجلس چهارم تا مجلس دوازدهم (به جز مجلس ششم)، علی رغم ترکیب سیاسی درون جامعه، مجلس در انحصار یک گرایش خاص بوده است.
موقعی که مردم از مشارکت در امور رانده میشوند و مردم احساس کنند که نقشی در امور ندارند، عملا کم کم، مشارکت مردم در انتخاباتها کاهش پیدا کرد به طوری که در انتخابات اسفند ۹۸، در صد مشارکت ۴۲.۸٪ و در انتخابات ۱۴۰۰ درصد مشارکت به ۴۸٪ رسید. همه قرائن از انتخابات اسفند ۱۴۰۲، نشان میدهد که این انتخابات، انتخاباتی گرم تر از انتخابات مجلس یازدهم نیست.
موقعی که مردم احساس کنند که نمیتوانند کاندیداهای مطلوب خود را در صحنه داشته باشند و کسانی که در مقابل انتخاب مردم قرار گرفتهاند، کسانی هستند که موقعی که به مجلس میروند به فیلترینگ و محدودیت فضای مجازی یا بیشتر کردن محدودیتهای اجتماعی و محدودیتهای سیاسی رای میدهند و برای جبران ناکارآمدیهای ساختار دولتی، رای به بیشترین فشار اقتصادی به مردم میدهند، طبیعی است مردم این کاندیداها را از جنس خود ندانند.
اگر دنبال این بودیم که مردم واقعا در انتخابات حضور و مشارکت جدی میداشتند، باید همه زمینهها و بسترهای یک رقابت واقعی را مهیا میکردیم. اجازه میدادیم به جای این که انتخابات به رقابتهای قومی تبدیل شود به رقابتهای فکر و جریان و برنامههای سیاسی تبدیل میشد، احزاب حضور جدی در صحنه میداشتند و بعد از انتخاب هم میتوانستند سیاستهای خود را عملیاتی کنند نه آن که با وجود نهادهای انتصابی، مجلس که میبایستی تنها نهاد قانونگذار میبود، ناکارآمد شود. اگر مردم، نمایندگان واقعی خود را در صحنه داشته باشند، میدانند که مجلس میتواند فریادهای آنان را نمایندگی کند.
انتهای پیام/