تحلیل

چرا انتخابات با احزاب فراگیر معنی می‌دهد؟

چرا انتخابات با احزاب فراگیر معنی می‌دهد؟

اگر به دنبال برگزاری انتخابات‌های واقعی و برقراری یک نظام سیاسی کارآمد هستیم، راهی نداریم جز این که احزاب فراگیر را تقویت کنیم/

محسن صنیعی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

پس از سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و هیات همراه و درگذشت ناگهانی جناب رئیسی، فرآیند انتخابات ریاست جمهوری دوره بعد آغاز شده است. در طول پنج روز، ثبت نام از کاندیداهای ریاست جمهوری انجام شد و ۸۰ نفر خود را کاندیدای ریاست جمهوری کردند. حدود ۶۰ نفر از این کاندیداها، اصولگرا، ده نفر اصلاح طلب و مابقی مستقل هستند. در این نوشتار به دنبال این هستم که بگویم انتخابات، اصولاً بدون احزاب فراگیر بی معنی است.

۱- هر کدام از کاندیداهایی که به صورت مستقل و بدون معرفی از یک حزب یا جناح ثبت نام کرده اند، در صورت پیروزی می‌خواهند وزیران، معاونان وزیر، مدیران کل، استانداران، معاون استانداران، روسای ادارات … تا حتی روسای دانشگاه ها و گاها روسای دانشکده ها را تعیین کنند، آیا هر کدام از این کاندیداها، این همه افراد را در حلقه افراد نزدیک به خود دارد؟ جز این است که هر فرد کاندیدا، باید وصل به یک حزب فراگیر باشد تا بتواند این همه نیرو را تامین کند. این مجموعه باید در احزاب تربیت شده باشند.

البته شاید بتوان گفت، اگر چه ما احزاب فراگیر نداریم، اما همان جناح بندی، نمایی از احزاب فراگیر را نشان می‌دهد. تعجب است که چگونه از یک جناح و جریان سیاسی، حدود ۶۰ نفر ثبت نام کرده‌اند؟

۲- هر کاندیدای ریاست جمهوری، نیاز به برنامه دارد که همه حوزه‌های کاری یک دولت را در بر بگیرد، حوزه‌های همچون سیاست خارجی، امنیت و سیاست داخلی، سیاست دفاعی، حوزه صنعت و انرژی، محیط زیست، سیاست اقتصادی، مالی و بانکی، تجارت و بازرگانی، حوزه بهداشت و درمان، حوزه آموزش همگانی، آموزش و پرورش و آموزش عالی، ورزش و جوانان، حوزه فرهنگ و رسانه و نیز سیاست حقوقی.

از این رو، هر کاندیدای ریاست جمهوری به شناخت کامل از شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تدوین برنامه بسیار دقیق نیاز دارد. یک کاندیدا به تنهایی نمی‌تواند این برنامه‌ها را با جزییات تنظیم و تدوین کند، مگر آن که مجموعه کارشناسان از حوزه های مختلف در تیم برنامه‌ریزی ایشان حضور داشته باشند. یک برنامه دقیق، نیاز به اطلاعات دقیق از وضعیت جاری کشور دارد، پس بنابراین باید کارشناسان بسیار زیادی این اطلاعات را در اختیار تیم برنامه ریزی قرار دهند. این مجموعه بزرگ، در حلقه یک نفر کاندیدا به تنهایی امکان پذیر نیست مگر آن که آن کاندیدا، توسط یک حزب فراگیر پشتیبانی شود.

این حزب، اطلاعات دقیق کشور در حوزه های مختلف را در طول زمان رصد می‌کنند و بر اساس این اطلاعات دقیق، برنامه‌های دقیق و ریز را می توانند تنظیم کنند. نه آن که یک کاندیدای ریاست جمهوری، خواست های خود را به عنوان برنامه بیان کند و موقعی که دولت را به دست گرفت، تازه متوجه می شود نه امکان افزایش سرمایه گذاری و نه بستر جذب سرمایه گذاری در کشور وجود دارد و نه امکان افزایش درآمدهای کشور و در نتیجه امکان افزایش اشتغال و کاهش بیکاری و رکود و تورم را ندارد.

۳- هیچ گاه یک رئیس جمهور، تصمیم گیرنده نهایی در حوزه های مختلف یک دولت نمی‌تواند باشد. همان طور که در بدنه دولت، دستگاه های کارشناسی وجود دارد و هیات وزیران، باید هماهنگ کننده تصمیم هایی باشد که در بدنه کارشناسی، جمع بندی شده اند، خود رئیس جمهور نیاز به مشاورانی دارد که او را در تصمیم سازی ها کمک کنند. این مجموعه مشاوران و بررسی های کارشناسی، می توانند از طریق احزاب قوی به کمک دولت های برنده انتخابات بیایند.

۴- افراد مختلفی از هر گرایش و جریان سیاسی، ثبت نام کرده اند. پرسش این است که اگر هر کدام از کاندیداها پیروز شوند، تیم مدیریتی که در کشور معرفی می کنند، چه تفاوتی خواهد داشت؟ اگر احزاب فراگیر در کشور وجود می داشت، این کاندیداها می توانستند در انتخابات درون حزبی این احزاب، شرکت کنند و نهایتا کاندیدای نهایی خود را معرفی می کردند.

۵- یک کاندیدا در دوره تبلیغات انتخابات، نیازمند تاسیس ستادهای انتخاب در اقصی نقاط کشور و سازماندهی هواداران و برگزاری مراسم‌های مختلف و سپس نظارت بر فرآیند رای‌گیری دارند.این امور، توسط یک کاندیدا و چند نفر اطراف او انجام نمی‌شود، مگر آن که یک سازمان گسترده ملی او را همراهی کنند. این سازمان گسترده ملی، فقط در قالب احزاب فراگیر امکان پذیر است.

۶- اگر احزاب فراگیر وجود می‌داشت، این احزاب می توانستند نسبت به آموزش همگانی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اقدام کنند. می‌توانستند مردم را با حقوق اجتماعی و شهروندی خود آشنا کنند. این مجموعه فراگیر می‌توانستند در انتخاب کاندیدای نهایی ریاست جمهوری احزاب به کار گرفته شوند نه آن که هر کاندیدا، انتخاب یک حلقه کوچک از افرادی باشد که غالبا خود را ذی نفع در آینده پس از انتخابات می‌دانند.

۷- در همه کشورهای دنیا، انتخابات چه انتخابات مجلس و شوراهای شهری، چه انتخابات ریاست جمهوری، فقط با احزاب معنی دارد. مردم به نمایندگان احزاب، رای می‌دهند. مردم حتی در فرآیند انتخاب کاندیدای حزب و یا انتخاب دبیر کل حزب نقش دارند، نه آن که فقط یک عده بسیار خاص مانند شورای مرکزی حزب، تعیین کننده کاندیدای مورد حمایت حزب است.

۸- می‌توان به عنوان نمونه از احزاب فراگیر، حزب دمکرات و جمهوریخواه آمریکا یا حزب کارگر و محافظه کار انگلیس را نام برد. شمار اعضای حزب دمکرات امریکا، ۴۵ میلیون نفر، حزب جمهوریخواه، ۳۵ میلیون نفر است و شمار افرادی که در انتخابات درون حزبی این احزاب شرکت می کنند به چند ده میلیون نفر می رسد. در انگلیس هم شمار اعضای حزب محافظه کار و حزب کارگر به چند صد هزار نفر می رسند. در کشور ما کدام حزب، شمار اعضایش به چند هزار نفر می رسد؟

۹- اگر هویت نظام ما جمهوری است و از آرمان های انقلاب اسلامی، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بوده است که در آن، جمهور مردم، تعیین کننده ارکان قدرت هستند، باید گفت که از الزامات، آزادی و جمهوریت وجود رقابتهای سیاسی در قالب احزاب است. اگر احزاب واقعی و فراگیر وجود داشته باشد، مردم می توانند نمایندگان واقعی خود را از طریق احزاب، انتخاب کنند. احزاب نسبت به برنامه ها و شعارهای خود مسئول هستند، در صورتی که آنان که خارج از حزب، کاندیدا می شوند، به راحتی ممکن است دیدگاه و گرایش خود را تغییر دهد و همه شعارهای قبلی خود را توجیه کند.

نتیجه گیری: اگر به دنبال برگزاری انتخابات های واقعی و برقراری یک نظام سیاسی کارآمد هستیم، راهی نداریم جز این که احزاب فراگیر را تقویت کنیم و بسترهای گسترش احزاب فراگیر را مهیا کنیم. اگر احزاب دارای رسمیت هستند به کاندیداهای معرفی شده توسط آنان، اعتماد بکنیم نه آن که فیلتری را به نام تعیین صلاحیت قرار بدهیم و عملا احزاب را از کارآیی بیندازیم.

به نقل از: خوزی‌ها

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا