تحلیلسیاسی

آخرین فرصت برای ترمیم انسجام اجتماعی و برون رفت از بحران ناکارآمدی

آخرین فرصت برای ترمیم انسجام اجتماعی و برون رفت از بحران ناکارآمدی

قدیر فیروزنیا (عضو هیات علمی دانشگاه)

باسمه‌تعالی

مجموعه اتفاقات رخ داده در انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ به گونه ای رقم خورد که اصلاح‌طلبان در یک محاسبه درست یا غلط در فرایند برگزاری انتخابات مشارکت نموده و از نامزد مورد نظر خود جناب آقای دکتر پزشکیان حمایت نمودند. این اقدام اصلاح طلبان در شرایطی رخ داده است که اصلاح طلبان با دو چالش اساسی مواجه می‌باشند.

چالش اول: از دست رفتن  سرمایه اجتماعی در بین مردم به ویژه معترضین و آن‌هایی که  به این نتیجه رسیده‌اند که حضور در انتخابات ثمری ندارد. و حتی گروهی از مردم نیز بر این باور هستند که با حضور در انتخابات حاکمیت بر اسب مراد کسب مشروعیت سوار شده و فرصت تنفس یافته و درست  از فردای انتخابات اعمال فشارها و محدودیت‌ها برای مردم افزایش می‌یابد. و حضور در انتخابات هیچگونه تحولی و بهبودی برای مردم در پی‌ نخواهد داشت.

چالش دوم: نگرانی از سنگ‌اندازی و ایجاد موانع جناح تمامیت‌خواه در مسیر فعالیت دولت پزشکیان در صورت پیروزی و به نام ایشان تمام نمودن ناکامی‌ها و بروز آثار سوء عملکرد دو دولت گذشته.

با توجه به وجود دو چالش مذکور و شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه، اصلاح طلبان بدون اخذ هیچ‌گونه تضمین و ما به ازا (امتیازی) از حاکمیت در عرصه انتخابات ورود پیدا نموده و با گرو گذاشتن آبروی خود[۱]، یک فرصت طلایی برای نظام جمهوری اسلامی ایران فراهم نموده‌اند. این فرصت طلایی ارمغان اصلاح‌طلبان به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

فرصتی که این قلم امید دارد بر خلاف فرصت‌سوزی‌های قبلی توسط حاکمیت، (با آشکار شدن بحران‌های ناشی از خالص‌سازی)، این بار تخریب نشده و بدرستی مورد استفاده قرار گیرد. در این مختصر تلاش می‌شود این فرصت توصیف شده.و شرایطی فراهم آید که سازوکار مواجه با این فرصت و حداکثر استفاده از آن  برای تبدیل انتخابات به یک بازی بردـ برد هم برای ایران، هم برای تمامی گروه‌های سیاسی و هم بهبود اوضاع مردم فراهم شود.

توصیف شرایط قبل از انتخابات

فاصله گرفتن صندوق آرا از مردم و نوع واکنش حکومت در برابر کنش‌های مردم و یا بالعکس و  برخورد حکومت  با مردم در سال‌های گذشته سبب شده که تعداد قابل توجهی از مردم از حکومت فاصله گرفته و به تدریج به مخالفان نظام تبدیل شوند. براوردها و ملاحظات نشان می‌دهد که از بین مردم تعدادی جذب براندازان شده اند که حساب آنها از حساب اکثریت  مردم جدا بوده، و گروهی دیگر از افرادی که در درون حاکمیت هستند نادانسته یا دانسته(عامل بیگانه) خود براندازی می نمایند، اما تعداد قابل توجهی از مردم حتی آنهایی که دل در گروه این نظام داشته و برای پیروزی و استمرار آن در عرصه‌های مختلف ایثار و جانفشانی نموده‌اند نیز به تدریج از نظام فاصله گرفته‌اند(و یا با برچسب غیر خودی، نظام از آنان فاصله گرفته است).

آمارهای شرکت در  سه انتخابات قبل و بویژه حضور ۸ درصد از واجدان شرایط در انتخابات دور دوم مجلس شورای اسلامی تهران در سال ۱۴۰۲  و  فرصت‌های اندک رخ داده برای حضور مردم در اعتراضات نشان داده است که حداکثر ۴۰ درصد مردم همچنان طرفدار حاکمیت هستند. و  بقیه مردم به نوعی با حکومت ناسازگاری دارند (تعبیر درست حکومت با آنان سر ناسازکاری داشته و  به ارزش‌ها و انتظارات آنها وقعی ننهاده و حتی محفلی برای شنیدن صدای آنها فراهم نکرده است). و به نوعی شکاف عظیمی بین حکومت و مردم بوجود آمده است. به گونه‌ای که حتی گروهی از مردم که رای دادن را نوعی ثواب تلقی می‌نمودند در انتخابات گذشته در پای صندوق رای حاضر نشدند.  این امر زنگ خطر بزرگی است که به صدا درآمده است. و باید آن را شنید و چاره نمود. از این رو پدیده انتخابات ریاست جمهوری فرصت بی‌بدیلی برای آشتی  مردم و حکومت محسوب می‌شود.

تغییر موازنه در انتخابات پیش‌رو

آنچه که در انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری رخ داده، تایید دکتر پزشکیان به عنوان تنها نامزدی که مواضع اصلاح طلبی داشته و اصلاح‌طلبان نیز از او حمایت قاطع نموده و به تعبیری آبروی خود را برای او و بهبود هرچند اندک وضعیت مردم (حداقل بدتر نشدن اوضاع) در گرو  گذاشته‌اند، ناشی از درایت حاکمیت و درک شرایط حاد کشور بوده و یا ناشی از مهندسی انتخابات (بهره‌برداری از مشروعیتی که با حضور نامزد اصلاح طلب و افزایش حضور مردم در پای صندوق آرا  کسب خواهد شد).

پدیده‌ی مبارکی است که می‌تواند موازنه گروه‌های اجتماعی را در کشور تغییر داده و از تعداد معترضین و مخالفان (که توسط جامعه‌شناسان مردم تحول‌خواه[۲] نام‌گذاری شده است)  به شدت کاسته و شکاف بین مردم و حکومت را ترمیم نماید.

برآوردها نشان می‌دهد که هم اکنون حدود ۵۰ درصد مردم درپای صندوق‌های رای حاضر خواهند شد. و صاحب این قلم امید دارد که این رقم به حدود ۶۰ درصد برسد. تا اینجا یکی از مزایای دعوت اصلاح‌طلبان از مردم برای شرکت در پای صندوق آراء برای کشور بروز و ظهور یافته است و امیدواریم که با افزایش درصد شرکت‌کنندگان در پای صندوق آرا، شکاف بین مردم و حکومت هر چه بیشتر کاهش یابد. و به نوعی حماسه دوم خرداد تکرار شود.

رویکرد مناسب برای استفاده از پدیده انتخابات بعد از انتخابات

دو گزینه برای نتیجه انتخابات، (جدا از این که انتخابات به دور دوم برسد و یا در دور اول یکی از نامزدها بتواند ۵۱ درصد آرابه خود اختصاص دهد) قابل تصور است. نخست پیروزی نامزد اصلاح‌طلب و دوم پیروزی نامزد اصول‌گرا. از این رو به نظر می‌رسد علی‌رغم تفاوت جلوت حضور در مناظره‌ها و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری و خلوت برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری بویژه در عرصه حجاب بانوان و فیلترینگ، مواضع نامزدهای شرکت کننده در انتخابات حداقل در مورد بسترسازی برای بهبود زندگی مردم و رفع فقر(بهبود اوضاع اقتصادی و رونق کسب‌و کار، کاهش تورم، رفع تحریم، تعامل سازنده با جهان و بویژه کشورهای همسایه، کاهش فقر و نابرابری، دسترسی مناسب به اینترنت، رعایت احترام برای تمامی اقشار، ـ اقوام، زنان، جوانان، دانشجویان ـ، افزایش بهره‌وری،استفاده بهینه از منابع، رعایت حقوق محیط زیست، تحقق عدالت اجتماعی و مانند آن )  حداقل در شعار تا حدود زیادی با یکدیگر شباهت پبدا کرده است. (صرف نظر از تفاوت‌های ماهوی که در مواضع درازمدت نامزدها وجود داشته و برخی از نامزدها در عرصه انتخابات بدلیل نیازمندی به رای مردم آشکار نشده و نامزدها از بیان واقعی مواضع خود پرهیز نموده‌اند).

علی‌الظاهر دو نامزدی که تاکنون بر اساس نظرسنجی‌ها[۳] درصد بالایی از آرای شرکت‌کنندگان را به خود اختصاص داده‌اند برنده انتخابات شده و حایز اکثریت آرای مردم شوند، فرق خیلی زیادی برای حکومت نخواهند داشت. ولی به نظر می‌رسد برای افزایش انسجام اجتماعی و بازسازی سرمایه اجتماعی انتخاب دکتر پزشکیان و همکاری سایر ارکان نظام و بویژه بخش‌های غیرانتخابی با ایشان در مقام ریاست جمهوری و عدم سنگ‌اندازی و آزادی ایشان در انتخاب همکاران خود در تیم دولت و همکاری مجلس با ایشان و همسویی میدان با دیپلماسی می‌تواند بسترساز توسعه پایدار این سرزمین باشند.

از این رو ایثار و فداکاری اصلاح طلبان و حضور تمام قد آنان در عرصه انتخابات که از آن با تعبیر آبرو گذاشتن یاد شد، نشان داد که اصلاح طلبان واقعی درد توسعه‌ی ایران را دارند و علی‌رغم جفاهایی که بر آنان روا داشته شده، در بزنگاههای حساس حاضرند برای سرافرازی ایران و ایرانی و ارزش‌های ملی و اسلام راستین از جان و آبروی خویش بدون چشم‌داشت مایع بگذارند. اینک نوبت حاکمیت است که این فرصت طلایی را قدر  نهاده و ایران را متعلق به تمامی ایرانیان دانسته و از رویکرد خودی و غیر خودی دست شسته و با اتخاذ رویکرد شایسته سالاری، از تمامی ایرانیان  متخصص و با تجربه، صرف نظر از مرام و اندیشه و مذهب و قومیت و جنسیت برای پیشرفت و ابادانی این سرزمین استفاده نمایند.

به نظر می‌رسد که اگر از این فرصت گرانبها برای تقویت انسجام اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی و پاسداشت ترمیم شکاف بین دولت و حکومت استفاده نشود، در آینده‌ی بسیار کوتاه شکافی بسیار عمیق‌تر از شکاف قبل از انتخابات بین مردم و حکومت ایجاد شده که دیگر به هیچ عنوان قابلیت ترمیم ندارد. خداوندا این سرزمین و مردمانش را از گزند دروغ، ریا و خودبرتر بینی دور دار. و حاکمیت خردورزی و خردجمعی را استوار   ان شاالله .

انتهای پیام/

[۱] اشاره به سخنان آقای دکتر ظریف که این آبرو را از کجا بدست آورده ام و آن را می‌خواهم چه کار کنم.؟

[۲] اکثریت مردمی که به این نتیجه رسیده‌اند که نظام جمهوری اسلامی گوش شنوایی برای شنیدن حرف مردم نداشته و  فاقد رویکرد شایسته‌سالاری بوده و حتی با خودی و ناخودی نمودن نیروهای خود، عرصه را برای حضور شایستگان تنگ نموده و مجبور به کناره‌گیری کرده و دچار بحران ناکارآمدی خودفزاینده شده و این ناکارآمدی روز به روز افزایش یافته و بر این باور هستند که استمرار این ناکارآمدی به تدریج سبب افول و استحاله حکومت می‌شود.

[۳] بر اساس نظرسنجی ایسپا تاکنون جناب آقای پزشکیان و قالیباف به ترتیب رتبه نخست و دوم آرای شرکت کنندگان در نظرسنجی را به خود اختصاص داده‌اند.

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا