اقتصادی و اجتماعی

آیا چین و روسیه شرکای اقتصادی خوبی برای ایران هستند؟

محسن امین زاده

 

دکتر محسن امین زاده در مجمع عمومی انجمن اسلامی مدرسین تشریح کرد

در ۱۵ سال گذشته جریان تندرو در داخل کشور با کشاندن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و وارد کردن کشور به گرداب تحریم های جهانی،  اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی پیش برده است

آیا چین و روسیه شرکای اقتصادی خوبی برای ایران هستند؟

مدرسین پرس: معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات در سخنانی درباره سیاست «نه شرقی نه غربی» پس از انقلاب اسلامی به نقد بکار بردن مفهوم نگاه به شرق در سیاست خارجی پرداخت و بر لزوم برقراری ارتباط با همه جامعه جهانی با هدف دستیابی به توسعه ملی و اقتدار اقتصادی کشور تاکید کرد.

دکتر محسن امین زاده، روز پنج شنبه ۱۴ بهمن در مراسم افتتاحیه هجدهمین مجمع عمومی و چهارمین کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها با بیان اینکه پس از جنگ سرد مناسبات جهانی با شرق و غرب معنای پیشین خود را از دست داده است،  گفت: اگر قرار بود چهار دهه پیش از سیاست نگاه به شرق صحبت کنیم این سیاست معنای مشخصی داشت؛ در زمان جنگ سرد، دو ابرقدرت در شرق و غرب در رویارویی با هم قرار گرفته بودند و با پاداش دادن به متحدان خود، از متحدان رقیب فاصله می گرفتند، اما در طی سه دهه گذشته معنای این مناسبات تغییر کرد و دیگر چنین فضایی در جهان حاکم نیست.

 

همکاری اقتصادی با شرق و غرب لازمه توسعه ملی و اقتدار اقتصادی است

امین زاده با تاکید بر آنکه همکاری و رابطه  سیاسی و اقتصادی مقتدرانه با شرق و غرب لازمه اقتدارملی و توسعه ملی است گفت: اکنون مشاهده می کنیم که چین و آمریکا  که به عنوان دو قدرت اقتصادی جهان ۴۰ درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارد و رقیبان جدی اقتصادی و سیاسی هستند، بیشترین همکاری های اقتصادی را با هم دارند.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات افزود: در ۱۵ سال گذشته جریان تندرو در داخل کشور با کشاندن پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و وارد کردن کشور به گرداب تحریم های جهانی،  اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی پیش برده است تا جایی که فروش محدود نفت ارزان آنهم به شیوه های غیر رسمی به چین و واردات مواد غذایی با دشواری های بسیار جزو مقتضیات زندگی مردم شده است . و به دلیل ماجراجویی ها در سیاست خارجی،‌ در شرایط تحریمی قرار داریم و با این وضعیت غیرمتعارف و مناسبات شبه زیرزمینی در تجارت خارجی، اقتصاد کشور هر روز ضعیف تر و آسیب پذیرتر و جایگاه اقتصادی ایران در سطح جهان هر روز نازلتر و تولیدات صنعتی ایران مثل صنایع خودرو سازی هر روز بی کیفیت تر می شود.

 چرا اقتصادهای نوظهور از ایران سبقت می‌گیرند؟

امین زاده با بیان اینکه باور و امید دارم که نظام این شرایط را تداوم نخواهد بخشید و اجازه نخواهد داد تندروهای خواهان تداوم تحریم ها، راه تحقق توافق برجام را سد کنند و افزود: ایران در دوران اصلاحات به یک کشور هسته ای صلح آمیز تبدیل شد. بعدها نیز هرگز نباید اجازه می دادند پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل برود. اما با تندروی های غیرضروری   طی ۱۵ سال هزینه های بسیار گزافی به کشور تحمیل شد.

او در ادامه با اشاره به روند مذاکرات هسته ای توسط دکتر ظریف گفت: برجام ممکن ترین مسیر اعتمادسازی ایران بود. اکنون هم امیدوارم این مسیر به شرایط درست خود برسد و منجر به پایان تحریم ها شود.

او تاکید کرد: توسعه اقتصادی ایران اقتضا می کند با جهان روابط اقتصادی مقتدرانه ای داشته باشیم. باید بتوانیم از همه ظرفیت های اقتصادی جهان بهره بگیریم و به همه فرصت ها دست پیدا کنیم. در این سال ها  که ایران موقعیت پیشین خود را نیز در میان اقتصاد های بزرگتر جهان از دست داده،‌ کشورهای زیادی در جهان و منطقه از ایران پیشی گرفته اند. و اقتصادهای نوظهوری در آسیا و حتی آفریقا موقعیت خود را در جهان ارتقاء‌ داده اند.  ایران به تکنولوژی و دانش روزآمد در اقتصاد و صنایع خود نیاز دارد. به سرمایه گذاری نیاز دارد که با رفع تحریم ها فراهم آوردن آن از بازار جهانی دشوار نیست و البته به بازارهایی بزرگتر از مرزهای کشور برای تولیداتش نیاز دارد که همه اینها مستلزم رفع تحریم ها یعنی توافق بر سر اجرای برجام و بازگشت ایران به جامعه جهانی است.

 نام ارزان فروشی کالای ایرانی به چین استقلال اقتصادی نیست

امین زاده با طرح این پرسش که آیا چین در شراکت با ایران همیشه خوب عمل کرده است؟ افزود: چین به شرط آنکه ایران  با قراردادهای مناسب و  تحت مدیریت موثر پیمان و تحت نظارت دائمی  با شرکت های چینی همکاری کند، شریک خوبی است. در این صورت شرکت های چینی قیمت هایشان مناسب و کیفیت کارشان قابل قبول است. هر زمان که بر قراردادهای بزرگ با چین و  بر کیفیت کالاهای وارداتی این کشور نظارت و کنترل  موثر وجود داشته ایم، شراکت با چین مفید بوده است اما با فقدان این نظارت ها و سهل انگاری های طرف های ایرانی در پروژه های نفت و گاز ،‌ در دولت احمدی نژاد، شرکت های چینی شرکای صنعتی خوبی برای ایران نبوده اند.

او با تاکید بر اینکه در شرایط تحریم سنگین آمریکا، تجارت اندک نیمه پنهان ایران با چین نیز برای ایران مغتنم بوده گفت: نام فروش ارزان و پنهان و نیمه پنهان نفت و کالای پتروشیمی ایران به چین را نمی‌توان استقلال اقتصادی گذاشت. مسلما چینی ها به خاطر ایران شراکت و مناسبات خود را با کشورهای دیگر از جمله آمریکا از دست نمی‌دهند، البته  حتی برعکس، گاه حتی همکاری با ایران  را در میانه قراردادشان، با هدف بازسازی روابط خود با دیگر کشورها به ویژه آمریکا قطع کرده اند.  به طور طبیعی چینی‌ها منافع خود را در سیاست خارجی و قراردادهای خارجی خود دنبال می کنند. برای گسترش روابط اقتصادی موثر و عزتمندانه با چین باید برجام به سرانجام برسد و ایران در روابط با جامعه جهانی اعتماد سازی کند و روابطش با آمریکا را از حالت بحرانی خارج کند.

روابط اقتصادی مقتدرانه با جهان نیز اساس اقتدار و  امنیت ملی ایران است.

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات، برقراری پیوندهای گسترده اقتصادی با جهان را نیاز اساسی اقتدار و امنیت ملی ایران دانست و گفت: وقتی صحبت از شرق می شود، باید به روسیه نیز اشاره کنیم؛ این کشور همسایه ماست. به روابط خوبی با این کشور نیز نیاز داریم. برای خریدها و همکاری صنایع نظامی و تا حدی صنایع هوافضا شریک خوبی است اما برای ما شریک اقتصادی خوبی در سایر حوزه ها نیست. سایر صنایع روسی کیفیت لازم را ندارد و  در حوزه انرژی و نفت و گاز نیز روسیه رقیب اقتصاد ایران است . رقیب و مخالفت جدی فروش گاز ایران به کشورهای اروپایی است. اگر خط لوله ای در کار بود و ایران نیز تامین کننده بخشی از صادرات گاز به اروپا بود طبعا چنین مشارکتی هرگز حتی توسط آمریکا تحریم نمی شد. اروپایی ها با همه ضعف ها و آسیب پذیری هایشان در مقابل آمریکا، اجازه تحریم ایران را نمی دادند همچنان که صادرات گاز ایران به ترکیه تحریم نشد.

چین چگونه به مسیر توسعه مقتدرانه بازگشت و قدرت دوم اقتصاد جهان شد

او در ادامه با اشاره ماهیت دانشگاهی مخاطبانش در انجمن اسلامی مدرسین به تاکید بر جایگاه علم و دانش در تغییر خط مشی کشور چین پرداخت و گفت: شاید عبارت احمقانه های مائو را شنیده باشید. چینی ها پیش از تغییر مشی خود در دهه ۱۹۷۰، درزمینه های اقتصادی اشتباهات بزرگ و تدابیر احمقانه زیادی داشته اند. دانشگاه ها را به کلی رها کرده بودند و به جای شایسته سالاری شعار همه چیز برای کارگر و کشاورز انقلابی سر می دادند. تدریجا کنکور و گزینش علمی حذف شده بود و دانشگاه‌ رفتن در چین فقط نیازمند نامه از بسیج و کمیته های انقلابی، بود. ویژه گزینی و خودی گزینی بطور کامل جای شایسته گزینی را گرفت.

با کیفیت ترین و اندیشمندترین اساتید به بهانه های انقلابی از دانشگاه اخراج شدند و مدیریت دانشگاه  ها به نیروهای انقلابی غیر متخصص واگذار شد.  تا جایی که وقتی تعدادی اساتید آمریکایی در سال ۱۹۷۵ از دانشگاه پکن که عالی ترین سطح دانشگاه های چین بود بازدید کردند، سطح علمی و آموزشی آن را در سطح هنرستان و سال سوم دبیرستان خواندند.و البته با تغییر آن وضعیت امروز دانشگاه های متعددی در چین پس از ۴ دهه در زمره سرآمدترین دانشگاه های جهان هستند.

امین زاده افزود: با تغییر رویکرد چین از دهه ۱۹۷۰،‌ و تلاش چین برای قرار گرفتن در مسیر توسعه و اقتدار اقتصادی،‌ شایسته سالاری و شایسته گزینی جای ویژه‌سالاری  و ویژه گزینی و انقلابی گزینی را گرفت و همه مناسبات تغییر کرد. چینی ها اساتید و مدیران با کفایتی را که به روستاها تبعید کرده بودند به دانشگاه ها و مدیریت کشور بازگرداندند.با شایسته گزینی، خودی ها و انقلابی های ناکارآمد و کم دانش، جای خود را به نیروهایی پر توان در مدیریت خردمندانه کشور دادند و تلاش کردند نخبگان مهاجرت کرده  به خارج را نیز به کشورشان برگردانند.

معاون وزارت خارجه دولت  اصلاحات در پایان تاکید کرد ما نیز اگر به دنبال اقتدار هستیم، به دنبال توسعه و یک دولت سرافراز هستیم،  باید توجه داشته باشیم که اقتدار ملی مستلزم اقتدار اقتصادی است و اقتدار اقتصادی مستلزم توسعه مقتدارنه، همه جانبه، پایدار و عادلانه است  و از نیازهای  اولیه توسعه اقتصادی مانند چین، علاوه بر اعتماد سازی با جامعه جهانی و بازکردن کامل درهای اقتصاد جهان به روی اقتصاد ایران، بازگرداندن خردمندی، تخصص و دانش به همه حوزه های مدیریتی و علمی کشور است.

باید شایسته گزینی جای خودی گزینی، انقلابی گزینی و خاص گزینی را بگیرد و همه سهمیه هایی که هویت دیگری جز شایستگی و کارآمدی علمی و تخصصی را حاکم می کند برچیده شود. او گفت متاسفانه  با رویه ها و مقررات ویژه گزینی، این روند در دوره دولت احمدی نژاد در ایران  وارونه شد. وضعیتی که من در دولت و در دانشگاه شاهد گسترش آن بودم و با آن مواجه بودم و هنوز هم با برکناری ها و برخی انتصابات به اصطلاح ارزشی، گاه احساس می شود که ما در دهه پنجم انقلاب نیز مسیری معکوس روند توسعه چین را برای شایسته گزینی و شایسته سالاری طی می کنیم و حتی گاه شدیدتر از دهه های پیشین،‌ بجای گزینش با خردترین ها و تواناترین ها در مدیریت عالی کشور و شایسته ترین ها در آموزش عالی کشور،‌ در مسیری معکوس توسعه چین با دسته بندی خودی و غیرخودی، تداوم و گاه تشدید ویژه گزینی و خودی گزینی را به جای شایسته گزینی و شایسته سالاری دنبال می کنیم.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا