سیستم جادهای کشور ما در طول روز در حال تولید زن سرپرست خانوار است
لیلا فلاحتی:سیستم جادهای کشور ما در طول روز در حال تولید زن سرپرست خانوار است/
کارآفرینان زن در طول دوران کووید-۱۹ شش برابر کارآفرینان مرد مجبور به تعطیلی اقتصادشان شدهاند/
۱۰.۳ درصد از زنان جهان در فقر شدید زندگی میکنند/
فریبا نظری: مطالباتی که با محوریت اعتراض به نابرابریهای جنسیتی از سال ۱۴۰۱ شروع شده، همچنان به صورت کنشهای مختلف مدنی ادامه دارد/
به مناسبت بزرگداشت روز جهانی زن دفتر اجتماعی اقتصادی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با همکاری مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان نشستی برگزار کرد.
فریبا نظری در این نشست طی سخنانی با موضوع «جامعهشناسان و نابرابریهی جنسیتی» گفت: یادم هست وقتی دوره دکترا در رشته جامعهشناسی پذیرفته شدم، یکی از استادان جلسه اول کلاس صحبتهای خیلی آرامشبخشی کردند که از صحبتهای ایشان برابری برداشت میشد؛ تأکیدشان بر این بود که رابطه دانشجو و استاد رابطه ارباب و رعیتی نیست و بعد از چند جلسه راجع به اکوفمنیست از استاد پرسیدم و گفت اکوفمنیست هم مزخرفی مثل فمنیست است. شاید قبلا هم این سخن را شنیده بودم ولی این سخن از یک جامعهشناس برای من تیر خلاصی شد که بیشتر راجع به این پرسش فکر کنم. پرسش این بود که آیا نابرابری جنسیتی در ایران یک مسأله اجتماعی هست یا خیر؟
این جامعهشناس و پژوهش گر افزود:
برای رسیدن به پاسخ این پرسش مهم که آیا نابرابری جنسیتی در جامعه ما یک مسئله اجتماعی است یا خیر؟ ابتدا باید بررسی میکردم چقدر مسائل زنان و نابرابریهای جنسیتی برای جامعهشناسان از اولویت کاری و مطالعاتی برخوردار است؟ بدین منظور من آراء و آثار ۳۲ جامعهشناس ایرانی و غیر ایرانی زن و ۳۲ جامعهشناس ایرانی و غیر ایرانی مرد را از دوران کلاسیک تا دوران معاصر را مقایسه کردم. متغیر محوری مقایسه من هم در بین آراء این جامعهشناسان تمرکز آنها بر روی نابرابری جنسیتی و مطالعات آنها در حوزه زنان بوده است. نتیجه جالبی استخراج کردم.
جزء دغدغههای مطالعاتی و رویکردهای فکری حدود ۶۲.۵ درصد جامعه شناسان زن، حوزه زنان و نابرابری جنسیتی است اما در میان جامعهشناسان مرد این نتیجه به درصد بسیار کمتری میرسد و با مسامحه چیزی حدود ۱۸ درصد به مسائل حوزه زنان و نابرابری جنسیتی پرداختهاند.
نظری افزود: از این مطالعه خواستم به یک فرضیه دیگر برسم و به یک پرسش دیگر پاسخ بدهم. آیا نابرابری جنسیتی و مسائل حوزه زنان صرفا برای جامعهشناسان زن اهمیت دارد یا برای جامعهشناسان مرد هم از اهمیت مطالعاتی برخوردار است؟
تعریف جامعهشناسی و جهان اجتماعی جامعهشناسان کلاسیک و بنیانگذاران این علم همچون مارکس، دورکیم و ماکس وبر در غیاب زنان تعریف و ترسیم شده است. از نظر مارکس، مبارزه طبقاتی و طبقاتی، استثمار و کار مازاد، و انباشت و بحرانها ارتباط چندانی با آنچه زنان تجربه میکنند؛ ندارند. حقایق اجتماعی دورکیم میتواند شامل زنان شود، اما عموماً اینطور نیست. به همین ترتیب، طبقه، موقعیت و حزب، سلطه، اقتدار، بوروکراسی و عقلانیت وبر، همه بخشی از حوزه عمومی هستند که زنان در آن نقش کمی دارند.
نکته جالب این است که متغیر زمان بسیار تأثیر میگذارد. یعنی هرچه از دوره کلاسیک به سمت دوره معاصر میآییم، این ورود به مسائل حوزه زنان و نابرابری جنسیتی در جامعهشناسان بیشتر شده است.
سؤال بعد این بود که آیا علم جامعهشناسی این نقص را دارد و یا این نقص به کار جامعهشناسان ما وارد است؟ به نظرم رسید این نقص نمیتواند در علم جامعهشناسی وجود داشته باشد و اگر هم هست، مربوط به کار جامعهشناسان است.
وی تأکید کرد: پرسش سوم من این بود که آیا نابرابری جنسیتی به عنوان یک مسأله اجتماعی در جامعه ایران مطرح هست یا خیر؟ من دنبال این هستم که مطالعه موردی مطالباتی که از سال ۱۴۰۱ شروع شده و همچنان به اعتقاد من پایان نیافته و به اشکال مختلف ادامه دارد، میتواند به ما نشان بدهد که نابرابری جنسیتی و مسائل زنان در ایران یک مسأله اجتماعی هست یا خیر. آیا نابرابری جنسیتی مشکل غالب گروههای جامعه ایران هست؟ پاسخ من به این سؤال مثبت است. زنان ما مطالباتی دارند که شاید از دوران مشروطه تا امروز دنبال آنها هستند.
این پژوهشگر مسائل زنان با اشاره به اینکه شوربختانه ما هنوز جامعهای که نابرابری جنسیتی در آن به صفر رسیده باشد را نداریم، ادامه داد: ما با افرادی مواجه هستیم که وقتی راجع به نابرابری جنسیتی با آنها صحبت میکنید مثل این است که با زبانی غیر فارسی با آنها صحبت میکنید و یا راجع به موضوعی صحبت میکنید که در کره مریخ یافت میشود و با تعجب از شما میپرسند که مگر نابرابری جنسیتی داریم؟ من دایره را بستم و از جامعه داخل فضای دانشگاه رفتم و از رشتههای مختلف هم بین فضای دانشگاهی رشته جامعهشناسی رفتم. متأسفانه باید گفت هنوز در فضای آکادمیک ما این مشکل برای همه ملموس نیست. اما نمونه موردی اعتراضات سال گذشته نشان داد که خوشبختانه بحث مشکلساز بودن نابرابری جنسیتی برای عموم مردم خودش را نشان داده است.
وی تأکید کرد: به این دلیل معتقدم نابرابری جنسیتی تبدیل به مسأله اجتماعی شده که دغدغه شد و از حوزه فعالان حقوق زنان خارج شد. شما در اعتراضات سال گذشته دیدید و الآن هم میبینید که جامعه ما حق پوشش اختیاری برای زنان را به رسمیت شناخته ولی متأسفانه به خصوص در سیاستگذاران و تصمیمگیران ما هنوز کسانی هستند که اتفاقا بین الذهنی به بحث نابرابری جنسیتی قائل هستند ولی آن را انکار میکنند؛ برای این است که مطرح شدن و برطرف شدن نابرابری جنسیتی اقتدار، سلطه و هژمونی را به چالش میکشد. به همین دلیل برای بقای این سلطه پدرسالارانه مجبور هستند که این نابرابری جنسیتی را بپوشانند یا انکار کنند.
لیلا فلاحتی، عضو هیات علمی گروه مطالعات زنان موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، نیز در این نشست طی سخنانی با موضوع «زنان و فقر» گفت: شصت و هشتمین کمیسیون مقام زن بر موضوع «زنان و فقر» متمرکز است. موضوع فقر در کنار بقیه موضوعاتی که در حوزه نابرابریها وجود دارد، یکی از مهمترین دغدغههای جهان است. در حقیقت «فقر» همیشه یک مسأله روی میز سیاستگذاران است و این در حالی است که انتظار می رفت که جهان به سوی برابری بیشتری حرکت کند، ولی واقعیتها نشان میدهد که جهان هر روز نابرابرتر میشود؛ و هر روز منابع در دست گروهها و دهکهای خاص تجمیع میشود و روندهای فعلی جهانی مثل افزایش تورم و بحران های زیست محیطی این روندها را تشدید میکند.
این پژوهشگر مسائل زنان یادآور شد: بر اساس گزارش ارائه شده دبیرکل سازمان ملل به کمیسیون مقام زن، در حال حاضر ۱۰.۳ درصد از زنان جهان در فقر شدید زندگی میکنند. فقر شدید به معنای این است که درآمد کمتر از تهیه یک قرص نان در روز دارند و در حقیقت دارند برای بقا میجنگند. بر اساس این گزارش پیشبینی میشود که با روند فعلی تا سال ۲۰۳۰، ۵۷۵ میلیون زن همچنان در فقر شدید زندگی کنند و ۳۴۲ میلیون زن کمتر از روزی ۲.۵ دلار درآمد داشته باشند. وقتی این عددها را کنار هم میگذاریم متوجه میشویم که مسأله فقر چقدر جدی هست و به هر ترتیب زنان خیلی شدیدتر از مردان فقر را تجربه میکنند.
وی تصریح کرد: معمولا مسئولیت امور خانواده و تربیت فرزندان بر عهده زنان است و در شرایط بحرانی اقتصادی، راه حل مردان برای تأمین معاش خانواده مهاجرت برای کسب موقعیت کاری و ارسال پول برای خانواده است. این به این معنا است که مردان شانس بیشتری برای کسب معاش دارند و این زن است که در یک شرایط بسیار نابرابر و بدون امکانات، باید غذا و سلامت بچههایش را تأمین کند.
فلاحتی اظهار داشت: در بسیاری موارد راه حل دولتها، واریز یارانه و تامین حداقل های اقتصادی است، اما این روند منجر به توان افزایی نمی شود و فرد در چرخه فقر باقی می ماند. توان افزایی البته محدود به کسب مهارت صرفا اقتصادی نیست و مهارتهای روانی و اجتماعی را هم به عنوان نهادسازی درون فرد باید ایجاد شود. کارآفرینی یکی از مهمترین راهحلهایی است که برای بهبود وضعیت زنان توصیه شده است، چرا که عاملیت اقتصادی را به زنان میدهد و امکان فرصت حمایت اقتصادی و اشتغال را در این شبکه برای زنان بیشتری فراهم می کند.
وی با اشاره به اینکه واریز یارانه و یا کمکها و مشوق های مالی راه حل های مقطعی هستند و هر وقت دولت دچار بحران اقتصادی میشود اولین بودجهای که قطع میکند همین بودجهها است، افزود: این روند بدون ساختار سازی و توان افزایی، فقط پولپاشی است و فقط یک سری وفادار مقطعی برای آن فضا ایجاد میکند و همان وفاداران در اولین فرصتی که این حمایتها قطع شد تبدیل به دشمنان خط اول حاکمیت میشوند. بنابراین از توصیههایی که در کمیسیون امسال گفتوگو خواهد شد، بحث این است که چه اقداماتی برای نهادسازی و پایدارسازی اقدامات حمایتی در ارتباط با کاهش فقر و توان افزایی زنان صورت گرفته و حمایتهای مالی به چه طریقی در دهک های اول انجام میشود و این دسترسیها به چه صورتی است.
این پژوهشگر حوزه زنان تأکید کرد: گزارشی که سازمان ملل منتشر کرده نشان میدهد که کارآفرینان زن در طول دوران کووید-۱۹ شش برابر کارآفرینان مرد مجبور به تعطیلی اقتصادشان شدهاند. این به معنی آسیبپذیری بالاتر حتی زنان کارآفرین برای بقا در شرایط بحرانی است. این خیلی نکته مهمی است که وقتی یونسکو میگوید در طول عمر باید یادگیرنده باشید، به همین معنا است که برخی از این حمایتها باید در سبک زندگی شغلی یا کارآفرینی فرد وجود داشته باشد، تا بتوانند در مقابل بحران ها تاب اوری داشته باشند. این به معنای این نیست که صرف تخصیص بودجه کافی است، بلکه ساختارهای حکمرانی باید حساس به جنسیت عمل کند و متوجه باشیم که جنس آسیبپذیری زنان در بحرانها با مردان متفاوت است.
وی افزود: در بحران کووید-۱۹ در کشور ما ۹۰۰ هزار زن از بازار کار خارج شدند و یک دفعه آمار اشتغال زنان و مشارکت اقتصادی زنان ما از ۱۷ به عدد ۱۳ درصد سقوط کرد و با اینکه بحران کووید تمام شده، ما امروز در آخرین گزارش فصلی پاییز به ۱۴.۲ رسیدهایم. روند افزایش مشارکت اقتصادی بسیار کند و درصدی است و بنابراین وقتی ۹۰۰ هزار نفر زن از این بازار خارج میشود، بازگشت آنها بسیار کند و نهایتا بین ۵۰ هزار تا ۳۰ هزار زن است. این بدان معناست که زنان بیشتری در چرخههای فقر شدید سقوط کردهاند و اصلا نمیتوانند خودشان را بازیابی کنند. بسیاری از زنانی که همسر خود را در دوره کوید از دست دادند، به یک چرخه فقر همیشگی سقوط کرده اند و اقتصاد یک خانواده نابود شد.
فلاحتی گفت: متاسفانه در کشور ما سیستم جادهای کشور در کنار کیفیت پایین خودروهای تولیدی، در طول روز در حال تولید زن سرپرست خانوار است. مردانی که خیلی وقتها در مورد آنها گفتوگو نمیشود، قربانی ناکارآمدی سیستم خودروسازی، سیستم جادهای و فقر فرهنگ رانندگی ما هستند و می توان گفت برایند این سه عنصر بصورت سیستماتیک به فوت و یا از کارافتادگی دائمی مردان در تصادفات منجر می شود و این در حالی است که سیاست های رسمی اقتصادی ما، مردان را در نقش نان اور خانواده قرار میدهد و زنان از فرصت حتی آموزش های اقتصادی محروم هستند.
بنابراین در طول شبانه روز سیستم جادهای ما در حال افزایش زن سرپرست خانوار که اتفاقا مهارت های شغلی و اقتصادی هم ندارد، است و همه اینها خانوارها بلافاصله به چرخه فقر سقوط میکنند. مساله زنان سرپرست خانوار در یک خلاء مورد بررسی قرار میگیرد و مثلا در مجلس، تبدیل به یک گزاره کشاکش بین احزاب شده، اما حداقل همین روندها درست بررسی نمی شود که چگونه می توان این روند تصادفات را در کشور اصلاح کرد.
وی با اشاره به اینکه حمایتهای اجتماعی با مسأله فقر رابطه نزدیک و تنگاتنگی دارد، افزود: نکته مهم این است که دولتها در اینجا مکلف هستند علاوه بر سیاست های رسمی؛ سازمانهای مردم نهاد را کمک کنند تا به گروه های بیشتری از افراد در معرض اسیب دسترسی پیدا کنند. در یک نگاه کلان این وظیفه و تعهد دولتها است که حمایتهای اجتماعی را برای گروههای آسیبپذیر از جمله زنان داشته باشد و اقداماتی را انجام بدهد برای اینکه بتواند آنها را توانافزا کند و از فرو افتادن آنها در چرخه فقر به فقر مطلق پیشگیری کند.
انتهای پیام/