اخبار انجمن

تمرکز قدرت در شورای انقلاب مانع از شنیدن صدای همه مردم شد/

دکتر پیمان در جلسه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها:

تمرکز قدرت در شورای انقلاب مانع از شنیدن صدای همه مردم شد/ 

شوراها باید شالوده های نظام جمهوری اسلامی می شد تا دموکراسی از پایین می جوشید و این فرهنگ درونی می شد/

گذار به دموکراسی از عرصه حکومت محقق نمی شود … گذار به دموکراسی از بطن جامعه مدنی میسر است/

از بین رفتن زمینه تحقق شعارهای انقلاب منجر به دشمنی شده است/

چون نظام مستقر خودش را نماینده انقلاب معرفی کرده و به نام آن عمل می کند، خود به خود نام انقلاب مورد مذمت قرار می گیرد/

روح انقلاب جریان دارد و هنوز در پی تحقق آرمانهاست/

جلسه دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، عصر چهارشنبه ۲۷ بهمن با سخنرانی دکتر «حبیب الله پیمان»، پیرامون موضوع موانع تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی  به صورت ترکیب حضوری و مجازی برگزار شد.

در این جلسه دکتر پیمان با بیان اینکه این سوال پرتکرار مطرح می شود که آیا انقلاب تمام شده و چرا آرمان انقلاب تحقق نمی‌یابد گفت: انقلاب ایران به لحاظ گستردگی جزء نادر موارد و جزء ۴ انقلاب بزرگ تاریخ معاصر است.

وی با اشاره به اینکه  خواسته‌های بنیادی، ملت را به هم پیوند داد، تصریح کرد: انقلاب تمام نشده و روح انقلاب تداوم دارد.

به گفته پیمان، روح انقلاب به شکل های مختلف که تابع شرایط امروز و تحت تاثیر موقعیت‌ها، عکس العمل‌ها، خشم و نفرت است، اشکال  مختلف می گیرد.

وی افزود: ممکن است برخی از مردم اظهار پشیمانی کنند و بعضا به کانون دعوت از سوی بیگانگان نیز توجه کنند، اما زمانیکه قرار باشد انتخاب اساسی بین استقلال مملکت و سلطه خارجی، صورت گیرد، حواس‌ها جمع می‌شود.

دکتر پیمان، کنش‌های فعلی را  تحت تاثیر واکنش به نظام موجود عنوان کرد و گفت: چون نظام مستقر خودش را نماینده انقلاب معرفی کرده و به نام آن عمل می کند، خود به خود نام او مورد مذمت قرار می گیرد.

وی با بیان اینکه  به نظر من روح انقلاب جریان دارد و هنوز در پی تحقق آرمانهاست افزود: ما هنوز قبول نداریم که نظامی که شکل گرفته نظام حقیقی و نماینده انقلاب است و هنوز منتظریم انقلاب از درونش نمایندگی خودش را به صحنه بیاورد.

دکتر پیمان با بیان اینکه  بین قدرت موسس (مردم)  و نظام مستقر و تاسیس شده تفاوت است اظهار داشت: انتظار جامعه از انقلاب استقلال، آزادی، برابری و …  بود و اکثریت بالای مردم در آن زمان به این آرمان‌ها، که راه رهایی آنها را نشان می داد باور داشتند.

وی افزود: اینکه تصور آنها از این موارد چه بود، قطعا یکسان نبوده است و هر کسی بر اساس خواسته‌های خود بوده، اما چه شد که این اتحادی که منجر به انقلاب شد لحظاتی بعد از پیروزی از بین رفت را باید به آن پاسخ داد.

وی با بیان اینکه اگر بخواهیم بگوییم اینهایی که آمدند انقلاب کردند از اول سوء نیت داشتند درست نیست گفت: می توانستیم به جای استفاده از تجربیات اروپا از تجربیات تاریخی دوران مشروطه استفاده کنیم و اشتباه را تکرار نکنیم.

دکتر پیمان با بیان اینکه در انقلاب اسلامی همه نیروها حضور داشتند و انقلاب برای همه بود تصریح کرد: اولین مساله که منجر به از بین رفتن اتحاد مردم شد، کم توجهی به حضور همه نیروها در شورای انقلاب بود و این مساله موجب تمرکز قدرت در یک بخش و در ادامه نارضایتی سایر گروه‌ها و دسته‌ها شد. در حالی که انتظار این بود اگر قرار است صدای انقلاب در نهادی متبلور شود، در شورای انقلاب باید همه نیروها می بودند.

وی با اشاره به برخی تصمیمات از جمله  تصاحب اراضی شهری و صنایع بزرگ و تعطیلی آن در ابتدای انقلاب گفت: نباید به بهانه انقلاب به بخش خصوصی و مردم آسیب وارد می شد و اگر اجماع نیروها در شورای انقلاب بود تصمیمات درستی اتخاذ می شد.

دکتر پیمان در بخش دیگری از اظهارات خود به پیش‌نویس قانون اساسی اشاره کرد و افزود: این متن مترقی بود و اصولی که امتیاز خاص به روحانیت بدهد نبود. یکی از انتظارات این بود که اجازه  داده می‌شد برای نهایی شدن آن، جامعه به بلوغ سیاسی می رسید اما در آن زمان نگرانی از کودتا بود و اینکه نکند در این شرایط جامعه جهانی ما را به رسمیت نشناسد.

وی با بیان اینکه  تعداد کمی که به نام مذهب آمدند همه جا را قبضه کردند افزود: بین آنها و روحانیت مترقی شکاف وجود داشت.

دکتر پیمان تصریح کرد: بنابراین تمرکز قدرت باعث نادیده گرفتن سایر گروها و ایجاد تعارض شد و در این شرایط افرادی که قدرتمند شدند برای اینکه امنیت را برقرار کنند شروع به سرکوب کردند و  از اینجا بود که حصر شروع و نیروهای زیادی به حق و ناحق حذف و به حاشیه رانده شدند.

وی در ادامه افزود:  اگرچه شعار انقلاب آزادی برای همه و عدالت و برابری برای همه بود، اما زمینه آن از بین رفت و این احساس ناامنی، منجر به ستیزه و دشمنی در جامعه می شود.

دکتر پیمان در بخش دیگری از اظهارات خود به ریشه تاریخی ایجاد تقابل دولت وملت اشاره کرد.

وی همچنین با اشاره به دیدگاه روحانیت در گذشته که معتقد بودند در غیبت امام زمان تنها باید راوی احادیث باشند گفت: بر اساس این اعتقاد، اگر حکومتی فاسد بود آنها همکاری نمی‌کردند و البته قیام هم نمی‌کرند و اگر اساس حکومت عادلانه بود در راستای حمایت از مردم  و بدون چشم داشت همراهی می کردند.

دکتر پیمان افزود: این رویکرد فقها در آن دوران وضعیت دوگانه‌ای ایجاد می کرد و در واقع  هم آسیب زد و هم منفعت داشت.

وی در بیان جزییات این مساله گفت: از طرفی در این شرایط با حکومت‌ها مماشات می‌شد که در دوره بنی عباس یکی از نمونه های آن است و به نوعی به جنایت‌های آنها چشم پوشی می‌شد، اما از طرفی دیگر دفاع از مردم بود که به عنوان نمونه از آن می‌توان به جنبش تنباکو و نهضت مشروطه اشاره کرد.

وی با بیان اینکه فقها داعیه حکومت نداشتند گفت: پس از آن  امام خمینی در سال  ۴۷ بحثی را در درس امر به معروف مطرح کرد  که مخاطب آن تمام فقها بودند و گفتند که همانگونه که امامان در برابر جور و ستم مبارزه می کردند فقها هم  وظیفه دارید که از مردم دفاع کنید.

دکتر پیمان افزود: از اینجا اصل ولایت فقیه در همه امور مطرح شد  و  به نظرم جغرافیای سیاسی فرهنگی آن در اینجا شکل گرفت اما تا زمان پیش نویس قانون اساسی دیگر مطرح نشد.

وی در بخش دیگری از اظهارات خود به یکی دیگر از ریشه‌های بنیادی مشکلات اشاره کرد و اظهار داشت:  دوره رکودی، بعد از رنانس ایرانی اسلامی با حکومت مغول ها داشتیم که در این دوره تولید اندیشه به سمت پایان یافتن رفت و در واقع بحث عقلانیت که داشت شکل می‌گرفت متوقف شد، بنابراین جامعه به سمت تقلید و حدیث و روایت رفت.

تولید علم متوقف شد و بحث عقلانیت هم که داشت شکل می گرفت متوقف شد تنها یک عقلانیت صوری در حوزه ماند و جامعه رفت روی تقلید. نتیجه اینکه در آستانه مشروطه ملاک عقلی برای تحلیل حوادث نداشتیم. سوْال نمی توانستند طرح کنند، وقتی سوْال نباشد جواب هم نیست. به همین جهت شکستهای پیاپی نشان داد نه تنها قدرت بلکه کشوررا هم دارند دست می دهند.

دکتر پیمان با بیان اینکه این سوال غالب شد که چرا جامعه ای که پرچمدار علم بوده به این روز افتاد افزود: در این شرایط یک قیاس صوری ایجاد شد و در دوره عباس میرزا یا در زمان امیر کبیر اقداماتی صورت گرفت که در نهایت به دلیل کم توجهی به ریشه مشکلات و کم توجهی به بنیان های فکری اثرگذار نبود.

وی ادامه داد: در این دوران به جای توسعه بنیادهای عقلانی و فرهنگ و تربیت انسانهایی که بتوانند با هم گفتگو کنند، اقتباس از ظواهر صورت گرفت و اگر هم قانونی اجرا شد تبعیت از آن، نه از جانب فرهنگ بلکه از ترس بود.

در مشروطه هم گفتیم آنها قانون دارند ما نداریم پس قانون می خواهیم اما چون این درک سطحی بود و لوازمش را نداشتیم مشروطه را از دست دادیم، زیراکه همیشه از ترس و نه فهم قانون را رعایت می کردیم.

دکتر پیمان در جمع بندی صحبت های خود در خصوص علت عدم تحقق برنامه ها گفت: ناامنی و آنچه که من از آن به عنوان بی ثباتی پایدار یاد می کنم، در اثر تهاجم های خارجی و سپس داخلی، از ابتدای تاریخ، نگذاشته تا دستاوردی داشته باشیم و نتیجه این ناپایداری ها، منجر به دفاع مردم و ستیزه جویی شده و در این شرایط هم طرف قوی تر پیروز شده اند و فضای دشمنی در این شرایط ادامه پیدا کرده است.

 وی با بیان اینکه تمام تاریخ ما تفرقه و خصومت است گفت: ناامنی را نمی توان به تنهایی با سلاح از بین برد.

دکتر پیمان با اشاره به اینکه از دل انقلاب تمام این تعارضات درآمد  و تا امروز همه در موضع دفاع هستند افزود: در این شرایط این جامعه چگونه می تواند به دموکراسی و همکاری مشترک برسد؟

دکتر پیمان با اشاره به رویکرد صفویه که اعلام شد یا مرگ یا تشیع گفت: نمی شود در چنین فضایی انتظار تحقق اهداف توحیدی را داشت.

وی تصریح کرد: تا ریشه این مشکلات را حل نکنیم این روند معیوب تکرار می شود و همانند سال ۷۶ و ۸۸ خیزش ادامه خواهد داشت.

پیمان با بیان اینکه  شریعت با دین یکی نیست بیان کرد: در قرآن آمده کسی را تقدیس نکنید و با هم پیمان ببندید و هیچ انسانی را سرور خود قرار ندهید.

وی افزود: پیامبر نخواست بر کسی حکومت کند و صفات خدا باید بر ما حکومت کند.

پیمان با بیان اینکه  آرمان انقلاب در همین آرمان های توحیدی، عدالت، صلح و  توسعه پایدار است گفت: نباید این گونه باشد که انقدر مصرف کنیم که برای نسل های بعدی برهوت باقی بگذاریم.

وی با بیان اینکه  امت واحده  مسلمان ها، یهودی ها، ارمنی ها و حتی مارکسیست های صادق را نیز شامل می شود گفت: باید بنیادها را بسازیم. در تاریخ طبری منشوری است که پیامبر (در مدینه صحبت از صلح، برادری و برابری می کند، پیامبر هم که نمی خواست حکومت کند. همه روسای قبایل و حتی مشرکین دعوت می شوند) می فرماید. شما نهی نشدید که با کسانی که باشما نجنگیدند دوستی نکنید. ما حتی با یهودی ها هم یک امت توحیدی هستیم. اگر قراراست آرمانهای انقلاب برقراربماند باید به ارزش توحیدی برگردیم

پیمان ادامه داد: دموکراسی فقط شیوه حکومت نیست، بلکه شیوه زندگی و نوعی حیات است و این را باید درونی کنیم و تمرین کنیم.

به گفته وی، گذار به دموکراسی و گذار به عدالت و توسعه پایدار از عرصه حکومت نمی‌شود و از اینکه بخواهیم حکومت را تسخیر کنیم و از بالا دموکراسی اصیل یا برابر بیاوریم امکان پذیر نیست؛ چرا که در حکومت، رقابت گریزناپذیر است و رقیب در پی خشونت است.

بنابراین پی گذاری به دوران برابری، از بطن جامعه مدنی میسر است. دموکراسی نوعی حیات و نوعی شیوه زندگی است، یک فرهنگ است. گذار به دموکراسی از عرصه حکومت محقق نمی شود، چون حکومت ماهیتا” قدرت متمرکز است و حذف در آن گریز ناپذیر است. گذار به دموکراسی از بطن جامعه مدنی میسر است.

وی تصریح کرد: شوراها باید شالوده های نظام جمهوری اسلامی می شد تا دموکراسی از پایین می جوشید و این فرهنگ درونی می شد. شوراها در حوزه جا ندارد اما اوائل انقلاب مورد تایید قرارگرفت. اگر اجازه داده می شد شوراها برادروار کارکنید و حمایت می شدند این شوراها باید شالوده جمهوری اسلامی می شدند.

شوراها یعنی مدارای واقعی نه مصلحتی، مؤمنان کسانی هستند که مدیریت از طریق شورا اعمال می کنند؛ متصدی امر هم از بین خودشان تعیین می شود و اگر کارآمد نبودند عوض می شوند. ما باید اینها را احیا کنیم.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا