اخبار انجمن

اینجا مِلک طِلق ما و سرسپردگان ماست

♦اینجا مِلک طِلق ما و سرسپردگان ماست/

♦یک انقلاب فرهنگی دائمی و بی‌وقفه با مکانیسم‌های پاکسازی و خالص‌سازیِ متنوع  ظاهر شده و هدف غایی‌اش آن است تا دانشگاهی عقیم، مطیع و تک‌صدا تولید کند/

♦اخراج آرمان ذاکری نشان می‌دهد تربیت‌مدرس بنا دارد تا صداهای مخالف و دیگرگونه را خفه کرده و بیش از پیش به سمت «تک‌صدایی» حرکت ‌کند/

♦بیانیۀ انجمن علمی ـ دانشجویی جامعه‌شناسی تربیت‌مدرس در اعتراض به اخراج آرمان ذاکری

آرمان ذاکری عضو هیئت‌علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت‌مدرس از ادامۀ تدریس منع و از دانشگاه اخراج شد. اتفاقی که خیلی پیش‌تر از آن آگاه بودیم و نگرانی دانشجویان گروه را طی نامه‌ای رسمی به اطلاع ریاست دانشگاه رسانده بودیم اما هرگز پاسخی از هیچ‌یک از مسئولین دانشگاه و دانشکدۀ علوم انسانی دریافت نکردیم؛ چراکه احتمالاً مسئولینْ مشغولیت‌های مهمتری از مشکلات و نگرانی‌های صنفی و علمی دانشجویان داشته و دونِ‌ شأن‌شان‌ است که به آن‌ها پاسخ دهند. اخراج استادی که از ابتدای جذبش گروه‌های فشار دانشگاه از هیچ‌گونه آزار و کارشکنی‌ای در ادامۀ کارش دریغ نکردند پیام روشنی را برای ما دانشجویان داشته است: «اینجا مِلک طِلق ما و سرسپردگان ماست».
اخراج استادی که به گواه کارنامۀ خود و نظر دانشجویان گروه بهترین کیفیت علمی را ارائه می‌کرده و از بالاترین رضایت آموزشی برخوردار بوده‌ است البته ما را شگفت‌زده نخواهد کرد چراکه اخراج و حذف اساتید و دانشجویانْ نه استثنایی بر قاعده، بلکه جزئی جدانشدنی از منطقِ دانشگاه ایرانی علی‌الخصوص در علوم انسانی بوده است؛ یک انقلاب فرهنگی دائمی و بی‌وقفه با مکانیسم‌های پاکسازی و خالص‌سازیِ متنوع که در برهه‌های مختلف به زبان‌ها و فرم‌های متفاوت ظاهر شده و هدف غایی‌اش آن است تا دانشگاهی عقیم، مطیع و تک‌صدا تولید کند.
شما یا پیشاپیش و به نحوی سیستماتیک از گسترۀ دانشگاه بیرون گذاشته می‌شوید یا تاب‌وتوان تحمل مکانیسم‌های تأدیب و تابع‌سازی که بر جسم و روانتان اِعمال می‌شود را از دست می‌دهید و عطایش را به لقایش می‌بخشید. از استثناها که بگذریم، نتیجه ماندن اساتیدی‌ست که بیش از آن که دوست‌دار دانش باشند تکنیسین‌های حرفه‌ای‌دانشگاهی هستند با جسم و روانی مطیع و خالی از شور دست‌یابی به حقیقت.

اخراج آرمان ذاکری از تنها دانشگاه تحصیلات تکمیلی کشور ضربۀ عمیقی بر پیکر نحیف علوم انسانی در این دانشگاه وارد خواهد کرد. وضعیت علوم انسانیِ دانشگاه‌ها که از لحاظ آزادی‌های آکادمیک، تنوع رویکردها و پیوند با بدنۀ جهانی دانش روز‌به‌روز در وضعیت نازل‌تری قرار گرفته است در تربیت‌مدرس ــ که همواره عرصۀ جولان مسئولین دولتی و جریان‌های سیاسیِ رسمی کشور بوده و هدف ذاتی‌اش را تربیت مدیرانِ تراز نظام تعیین کرده ــ به‌مراتب نحیف‌تر و فرتوت‌تر است.

برنامه‌های انجمن‌های علمی در دانشکدۀ علوم انسانی و فرایند اخذ مجوز که همواره تحت فشار گروه‌های تمامیت‌خواه بوده یکی از شاخص‌هایی‌ست که به‌واسطۀ آن می‌توان به وضعیت دانشکده و به‌ویژه گروه جامعه‌شناسی پی برد. اخراج آرمان ذاکری نشان می‌دهد تربیت‌مدرس بنا دارد تا صداهای مخالف و دیگرگونه را خفه کرده و بیش از پیش به سمت «تک‌صدایی» حرکت ‌کند. مسئولین تربیت‌مدرس چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن ندارند که اگر جز این بود پژواک این وضعیت را در سرزندگیِ فضاها و روح‌وروان دانشجویان رصد می‌کردند و به علائم هشداردهنده‌ای می‌رسیدند. به مسئولین توصیه می‌کنیم به فضاهای مجازی مرتبط با دانشجویان و گفتگوهایشان سر بزنند و یا آماری از دانشجویانی که در سالن‌های مطالعۀ دانشگاه شب‌وروز مشغول مطالعۀ کتاب‌های آیلتس و تافل هستند بگیرند تا شاید به‌جای تصمیمِ اخراج ذاکری‌ها به تصمیم‌های بهتری برسند.

نه او، بلکه هیچ‌ استاد دیگری قهرمان ما نیست و مشی و رویکردهایش به جامعه و دانشگاه را نقد کرده و خواهیم کرد. آرمان ذاکری یگانه جامعه‌شناسی نیست که سزاوار حضور در کلاس‌های درس دانشگاه باشد و این حق از او دریغ شده باشد اما از معدود اعضای هیئت‌علمی گروه جامعه‌شناسی تربیت‌مدرس بوده است که دوست‌دار دانش جامعه‌شناسی‌ست نه جامعه‌شناسِ حرفه‌ای و تکنوکرات.

دوست‌دار جامعه‌شناسی خود را در معرض تئوری‌ها و رویکردهای مختلف و رقیب قرار می‌دهد و مدعی نیست یک ‌بار برای همیشه که حقیقت جامعه را فراچنگ آورده است، خود را بی‌نیاز از مطالعۀ آخرین پژوهش‌ها و تحلیل‌ها نمی‌داند و از موضعی پدرسالارانه با دانشجویان تعامل نمی‌کند؛ در حالی‌که جامعه‌شناس حرفه‌ای از دانش به عنوان ابزاری برای بازی در زمین قدرت و منافع آن بهره می‌جوید، جامعه و مسائلش را به پروژه‌های دولتی تبدیل کرده و از موقعیت دانشگاهی‌اش برای رخنه در دالان‌های قدرت استفاده می‌کند و همچنین دانش را به امری سلسله‌مراتبی و انحصاری تبدیل می‌کند. ما به‌عنوان انجمن علمی‌ ـ دانشجویی و نمایندگان دانشجویان جامعه‌شناسی اعلام می‌داریم نمی‌توانید با مستمسک‌های نخ‌نمایی همچون رکود علمی و صلاحیت‌های عمومی و اخلاقی اخراج آرمان ذاکری را توجیه کنید، چراکه کارنامۀ علمی او و دیدگاه دانشجویان گواه محکمی بر رد این دعاوی است.

انجمن علمی ـ دانشجویی جامعه‌شناسیْ اخراج آرمان ذاکری به‌دست آنان که بنا دارند گروه جامعه‌شناسی تربیت‌مدرس را با پاکسازی به گروهی بی‌خاصیت، عقیم و مطیع تبدیل کنند محکوم می‌کند و هشدار می‌دهد دربرابر این جریان تمامیت‌خواه و ناقض آزادی و سرزندگیِ آکادمیک در تربیت‌مدرس سکوت نخواهد کرد. ما به آن‌ها توصیه می‌کنیم از این تصمیم و سایر تصمیم‌هایی که زمزمه‌هایش را شنیده‌ایم دست بکشند و پای خود را از گلوی جامعه‌شناسی بردارند و به‌جای تصمیم‌‌های حذفیِ محفلی و پیشامدنی به منازعه و رقابتی مدنی و رودررو با آن روی بیاورند.

در پایان اعلام می‌داریم که تاریخ دانشگاه همان‌طور که همواره با پاکسازی و حذف دانشجویان و اساتید همراه بوده همچنین تاریخی آکنده از مقاومت و فضاهای امید بوده است. دانشگاه در تاریک‌ترین روزهایش نیز روزنه‌های نور و زندگی را یافته است.

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار بادۀ ناخورده در رگ تاک است

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا