خوزستان

یلدا، شب قدر و سرنوشت ملت ها!

یلدا، شب قدر و سرنوشت ملت‌ها!

دکتر حسن دادخواه
(عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)

جشن ها و عیدهای ایرانی با منشأ و سرچشمه هایی از فرهنگ و اخلاق و دانش و ادب و حکمت همراه است. از جمله آن ها، می توان به شب یلدا اشاره نمود. فالگیری با دیوان حافظ، به عنوان یک سرگرمی یا بهانه ای برای آشنایی با زبان فارسی و حکمت ایرانی و گرم کردن پیوندهای خانوادگی، هرچه باشد با فرهنگ و اخلاق و دانش و ادب و حکمت، بلکه به یاد پروردگار بودن و قدرشناسی از او به عنوان سرچشمه همه موجودات و موجودیت ها، درآمیخته است.

در میان این سنت ها، انسان هم نیم نگاهی به حال و هم نیم نگاهی به آینده خود دارد و دوست می دارد که روزگاران مورد انتظار او، با خوشی و خرمی و تندرستی همراه باشد. به نظر می رسد که در این میان، فردیت محورِ آرزوهاست و برآورده شدن نیازهای زیستی او، مانند تولیدات دامی و کشاورزی بالاترین آرزو و آرمان اوست که در چنین شب ها و مناسبت ها به شکل جمعی و گروهی از آفریننده زمین و آسمان درخواست می شود.

جالب آنکه شب قدر نیز با سرچشمه هایی از نیایش و کرنش در برابر پروردگارِ روزیرسان و هدایتگر موجودات همراه است. در این شب، البته انسان های باورمند و مسلمانان و خداپرستان، افزون بر بیان و خواستن خواهش های زیستی و رزق وافر، خواهان بهره مندی از هدایت های معنوی و جستجوی زندگانی خداپسندانه نیز می باشند.

با وجود پشتوانه های ارزشمند ملی و دینی در فرهنگ و سنت های ایرانی و اسلامی، ولی آیا دوران تکیه بر این آیین ها سپری شده است؟ آیا گذر زمان و توسعه ابزارهایی که پیوندهای انسانی را از دور و نزدیک برقرار می کند، همچنان تکیه بر فالگیری و زمزمه ادعیه و ستایش های زبانی پروردگار، می تواند به انسان ها بهره ى ملموس برساند؟
به زبان دیگر، آیا توسلات و دستمایه های فرهنگی و دینی که در قالب آیین های ملی و مذهبی برگزار می شود، در ساختن آینده ای بهتر و رقم زدن سرنوشت و تغییر آن مؤثر است؟

به نظر می آید که در وضع کنونیِ جهان و جوامع انسانی و وجود دشواری ها و پیچیده شدن امور فردی و گروهی در کشورهای سراسر جهان، تکیه بر مطالعه وضعیت جوامع که بیشترین مشترکات را با ما دارند و کوشش برای یافتن راه های منطقی و قانونی برای تغییر وضعیت، تنها راه رسیدن به آینده ای بهتر و زیست جمعی متناسب با خواسته هاست.

گرچه آئین ها و سنت های ملی و دینی همواره سرشار از آموزه ها و آموزش های اخلاقی و فرهنگی و رفتاری است، ولی با توجه به نزدیک شدن زندگی مردم به یکدیگر در قالب تشکیل مفهوم “ملت” و در اختیار گرفتن اهرم های مؤثر در زندگانی جمعی ملت ها از سوی “دولت” های متمرکز، به نظر می رسد که توشه ها و داشته های فردی و انفرادی، بدون بهره گیری از قدرت جمعی در قالب حقوق ملت ها، نمی تواند دولت ها را در خدمت عموم ملت درآورَد و عبادات و نیایش ها و زمزمه ادعیه اگر پشتوانه خرد جمعی و همگرایی ملی و احیای حقوق ملت ها را نداشته باشد، فاقد چنان قدرتی است که بتواند دولت ها را به خدمت ملت ها در آورد.

تاریخ ملت ها از جمله ملل شرقی و کشورهای مسلمان نشان داده است که برگزاری آیین ها حتا آیین های دینی، بسان پناهگاهی برای رهانیدن مردم از ناامیدی بوده است و مردم می کوشیدند با پناه بردن به توسلات و دستمایه های معنوی، روح و روحیه فردی و گروهی خویش را زنده نگه دارند و همواره در آرزوی ظهور و بروز قهرمان برای نجات آنان بوده اند، فارغ و بی خبر از این واقعیت که قهرمان واقعی آن ها، همان تدبیر جمعی و خردورزی و کوشش برای نفوذ در قدرت سلطانی و در اختیار گرفتن سررشته های سرنوشت خویش و قرار دادن افراد حکیم و بصیر و پاک دست بر مسند قدرت است.

انسان امروز، انسان دارای اختیاری است که با قدرت تشخیص و انتخاب و گزینش های خویش قادر است چرخش روزگار را به زیر آورد و لگام آن را در اختیار و در دستان خویش قرار دهد!

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا