تحلیل

سال‏هاست که شرق کشور را آب برده و مسئولان را خواب

سال‏هاست که شرق کشور را آب برده و مسئولان را خواب

مراد کاویانی راد (فعال محیط زیست)

چندین روز است که سیلاب‌های خروشان، صدها روستا در شهرستان‌های دشتیاری، قصرقند و چابهار در جنوب شرق کشور را در چنبره خود گرفتار کرده است. طی یک دهه گذشته در حوزه محیط زیست، کلمه سیستان بلوچستان با واژگان خشک‎سالی، خشکیدن هیرمند و دریاچه هامون، عدم رعایت حقابه از سوی مقامات افغان از یک سو و واژه نامانوس سیل و سیلاب گره خورده است.

 تا آنجا که به یاد دارم سال‌هاست که در این سامان نابسامان در فصلی از سال، آوارهای برخاسته از گرد و غبار و خشک‎سالی بر سر زندگی فرو می‎ریزند و در فصل دیگر سیلاب‎های سهمگین ماترک زندگی را می‌روبند و می برند. به راستی مگر نمی‎‌توان سیلاب را برای روز نیاز ذخیره کرد، مگر مانند دیگر مناطق طرح های آبخوان‎داری و آبخیزداری برای چنین زمینه ها و هنگامه هایی تعریف نشده است؟

این حجم کلان سیلاب ناشی از بارش، بی هیچ استفاده و برنامه‌ای راهی دیار نیستی و بخار می شود، آن هم در سرزمینی که بسیاری از کارشناسان کمبود آب را از عوامل موثر در توسعه‎نایافتگی و بحران زدگی آن دیار خشک دانسته‌اند. دهه‎هاست که کارگزاران ایرانی چشم به لطف و مرحمت مقامات افغان دوخته‌اند که اندکی دریچه سدها را بگشایند که شاید مردم پایین دست از تشنگی نمیرند و هامون بماند.

اما چه سود که سودای مقامات افغان از سلطنت طلب تا خود طالب قطع آب بوده، هست و خواهد بود. طی چند روز اخیر هر گاه به صفحه تلویزیون خانه و موبایلم چشم می‎دوزم و این سیل دمادمِ آب چنین خانه و خانمان بر می اندازد، به جز کوتاهی و بی‌تفاوتی دست اندرکاران و کارگزاران نمی‎ یابم.

می گویند که بافت خاک بخش پهناوری از منطقه به گونه‌ای است که امکان جذب آب به درون زمین نیست، با توجه به اینکه روند دگرش‏های اقلیمی در بخش‌های جنوبی و شرقی کشور به گونه بوده و خواهد بود که بارش بیشتری نسبت به دیگر مناطق کشور دریافت خواهد کرد و این رخداد به منزله سیل خیزی بیشتر این ناحیه فقیرنشین کشور است آیا کشورداران را سیاستی دیگر نیامده است که مجامع علمی و دانشگاهی را فرابخوانند که چه باید کرد؟

آیا باید گودال چاه نیمه‌ها که امنیت آب بخش کلانی از جمعیت و پهنه استان به آنها وابسته است در تابستان پیش رو بخشکند و زیست و زیستگاه همچنان در نبود آب بسوزند و بادهای صدوبیست روزه خاکستر آن را بر سر سیستان باستان فروبریزد، و مرزنشینان همچنان فرار را بر قرار ترجیح دهند، حاشینه نشینی گستردانده شود و حاشینه نشینان فزونی بگیرند.

امیدی به وعده مقامات افغان در تامین حقابه هیرمند ندارم اما می‌سوزم که دهش خداوندی باران، بر سر مردم، سیل دمام شود و خانه و کاشانه محقرشان چنین بر آب رود و مسئولان چنین سر در لاک روزمرگی و فروبرند و آب نیز بر باد شود.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا