انتخابات را سفید و سیاه و مطلق نبینیم/کلامی با هموطنان عزیز/سخنی با دو جناح
غلامرضا زکیانی
کلامی با هموطنان عزیز
سخنی با دو جناح
غلامرضا زکیانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی
مهمترین مشکل ما ایرانیها مطلقگرایی (نگاه سیاه و سفید) است. مطلقگرایی، هزاران آفت دارد که یکی از آنها گمان دستیابی زود به حقیقت و انکار کامل دیگران است.
در همین انتخابات، عدهای به نام اصولگرا تمام دین، امام زمان(ع)، امام راحل، رهبری، انقلاب، شهداء، جانبازان، حجاب و … را از آن خود دانسته و دیگران را خارج از دین و ایمان و مخالف با انقلاب، امام، رهبری، شهدا، سردار دلها و خائن به انقلاب معرفی میکنند و جالب است که همهی آن آرمانهای متعالی را برای پیروزی کاندیدای خود و شکست کاندیدای حریف قربانی میکنند؛ همان کاری که در سال ۸۸ رخ داد و تاثیرات منفی آن هنوز هم از میان نرفته است.
طرف دیگر (اصلاحطلبان) نیز تمام جمهوریت، آزادیخواهی، امام امت، شهدای جنگ و آزادی، تعامل با جهان، توسعه مدنی، آزادی و رفاه اجتماعی را از آن خود دانسته و دیگران را مخالف با این آرمانها و تنگنظر معرفی میکنند و در صورت لزوم همهی این آرمانهای متعالی را برای پیروزی کاندیدای خود و شکست کاندیدای رقیب هزینه میکنند و وقتی کاندیدای پیروزشان در تحقق این وعدهها ناکام میماند سکوت میکنند، غافل از اینکه عموم مردم و جوانانی که با هزاران امید برای پیروزی این کاندیدا تلاش کردهاند دچار یاس میشوند. همان کاری که در سال ۹۲ و ۹۶ رخ داد و مهمترین تاثیر خود را در تحریم انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ برجای گذاشت.
سخنی با مردم
یکی دیگر از آفتهای مطلقنگری، تحریم انتخابات است. هموطنان عزیز! وقتی آرزوهای غیرواقعی برای خودمان تعریف میکنیم و رئیس جمهور منتخب ما نمیتواند بخش عمدهای از آن آرزوها را محقق کند به صورت سیاه و سفید نگاه میکنیم و گمان میکنیم در انتخابات گذشته، سرمان کلاه رفته لذا برای جبران آن کاملا از صندوقها قهر میکنیم.
ولی اگر میدانستیم از یکسو انسانها هر چقدر هم بزرگ باشند مطلق نیستند و دچار خطا میشوند و از سوی دیگر شرایط جامعه داخلی و جهانی نیز همواره با خواستهای رئیس جمهور ما سازگار نیست انتظاراتمان را متعادل میکردیم و توقع نداشتیم معجزه بکند و البته در صورت مشاهده کمکاری یا خطا او را نقد میکردیم. در این صورت بعد از چهار یا هشت سال دچار پشیمانی نمیشدیم.
عدهای نیز مشارکت در انتخابات را مشروعیتبخشی به نظام جمهوری اسلامی میدانند و برای اینکه چنین استفادهای از رای آنان نشود انتخابات را تحریم میکنند.
ولی این امر مختص ایران نیست بلکه هر کشور جمهوریخواهی (دستکم در خاور میانه) به دنبال مشارکت حداکثری است؛ نمیتوان به این بهانه از رای دادن صرفنظر کرد مخصوصاً اینکه با عدم مشارکت عموم مردم، طرفداران جناح دیگر با تمام قوا در انتخابات شرکت کرده و کاندیدای خود را انتخاب میکنند؛ مثلا در انتخابات مجلس با همین نگاه سیاه و سفید، اکثر مردم از صندوقها قهر کردند و لذا نمایندگان قشر خاصی با حداقل آراء به مجلس راه یافتند.
بنابراین عموم مردمی که ایران را دوست دارند شایسته است با نگاه واقعبینانه از خود، نمایندگان، رئیس جمهور، شورای نگهبان و … به پای صندوقهای رای بیایند و نامزد خود را انتخاب کنند و البته گمان نکنند که در حل مسائل بنیادین کشور تفاوت اساسی بین کاندیدای این جناح و جناح مقابل وجود دارد.
نتیجهگیری
حال هر کس میتواند کاندیدای خود را با همین نگاه طیفی (خاکستری) انتخاب و معرفی کند. در این صورت لازم نیست همدیگر را تکفیر کرده و خائن به انقلاب یا مخالف آزادی معرفی کنیم. همچنین لازم نیست موفقیت کاندیدای رقیب را شکست مطلق خودمان بدانیم و ناراحت شویم.
همگی ایرانی هستیم و باید از افراد شایسته برای رفع مشکلات ایران عزیز استفاده کنیم. کافیست به اسامی افرادی که در لیست حامیان آقای رئیسی قرار دارند نگاه کنیم، برخی از این افراد در طول هشت سال گذشته در ردههای مختلف مدیریتی مسئولیت داشتهاند و این امر هیچ اشکالی ندارد چون مطلقاندیش نبودهاند ولی فعلا گرایش سیاسی و مدیریتی آقای رئیسی را بیشتر میپسندند.
بنده با همین نگاه، کارنامه و برنامه هفت کاندیدای ریاست جمهوری را به ویژه در مناظرات تعقیب کردم و با احترام به نامزدهای دیگر که هر کدام از مزایایی برخوردار هستند به این نتیجه رسیدم که آقای دکتر عبدالناصر همتی از توان بیشتری (مثلا ۶۰%) برای تصدی پست ریاست جمهوری برخوردار هستند، از اینرو به ایشان رای خواهم داد.
۲۶ خرداد ۱۴۰۰