متمایزترین انتخابات ریاست جمهوری کشور
دکتر مراد کاویانی راد (هیات علمی دانشگاه خوارزمی و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها)
انتخابات ریاست جمهوری به واسطه آراء مستقیم اکثریت رأی دهندگان همواره از جذابیت و گیرایی بالایی نزد مردم، نخبگان و تشکل های سیاسی برخوردار بوده است. واکاوی رخدادهای پیونددار با انتخابات ریاست جمهوری نشان می دهند که چرخه گزینش رئیس جمهور در ایران در هر دوره بر مداری و گذاری بوده است که با دوره های پیشین و پسین آن اشتراک و همسانی کمتری به نمایش می گذارد از این رو، یافتن همانندی های که بتواند مبنایی برای پیش بینی انتخابات بعدی باشد دشوار و گاه ناشدنی است.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از بسیاری جهات با انتخابات های قبلی متمایز است. زیرا این دور از انتخابات به شدت از متغیرهای مؤثر داخلی و خارجی متأثر است. بر بنیاد داده ها و دیده ها این دوره از انتخابات انگیزه مشارکت در میان واجدان حق رأی به شدت پایین است.
به نظر می رسد دوره حاضر انتخابات به دنبال انتخابات قبلی مجلس شورای اسلامی، اکثریت رای دهندگان را به این نتیجه رسانده است که اگر در انتخابات شرکت نکنند بهتر می توانند اعتراض و نارضایتی خود از وضع موجود (بیکاری گسترده و فزاینده، تورم افسار گسیخته، فساد گسترده و ناخشنودی از برخی سیاست های داخلی و خارجی) را به گوش هسته قدرت برسانند. طی چهار دهه گذشته در مقیاس کلان، حاکمیت میزان دموکراتیک بودن و مشروعیت خود را با درصد بالای مشارکت کنندگان در انتخابات سنجیده و اعلام کرده است.
دست کم طی یک و نیم ماه گذشته رخدادهایی با منشا داخلی و خارجی اتفاق اقتاده است که هر یک می توانستند به بروز تلاطم در جامعه بینجامند که از آن میان می توان به حمله تروریستی به مرکز غنی سازی نطنز، فایل صوتی افشاشده وزیر امور خارجه و به تبع آن سخنان و مواضع رهبری نظام، دستکاری بودجه ۱۴۰۰ توسط برخی از اعضا هیئت رئیسه مجلس، به سرانجام رسیدن برجام و احتمال گشایش در تحریم ها و دیگر تحولات منطقه و… اشاره کرد. واقعیت آن است که کشور متأثر از بروز متغیرهای تحول آفرین با خاستگاه درون و برون سرزمینی در وضعیتی قرار دارد که می تواند درگیر رخدادهای موج آفرینی شود که اکثریت ناامید از اصلاح وضع موجود را پای صندوق رای را بکشاند.
وضعیتی که کاملا در تعارض با منافع جریان حداقل گرایی است که حضور حداکثری را به زیان منافع کوتاه و بلندمدت خود می بیند. تجربه چند دهه گذشته نیز نشان می دهد هرگاه مشارکت حداکثری رخ داده است این نامزذ یا نامزدهای اصلاح طلب هستند که برنده رقابت انتخاباتی شده اند. از این رو، کوشش برای عدم تغییر وضع موجود و تداوم روند نارضایتی ها از طریق تبلیغ ناکارامدی دولت مستقر، مخرج مشترک همه طیف ها حداقل گراست که تا روز انتخابات و تعین تکلیف آن تداوم خواهد داشت که هدفی جز مقصر و متهم جلوه دادن اصلاح طلبان در بروز وضعیت فعلی ندارد.
اصلاح طلبان نیز به حق یا ناحق متهم به ناکارامدی و بروز وضعیت ناگوار کنونی نشان داده و تبلیغ شده اند. این در حالی است حتی اگر بتوانند انتخابات این دور از ریاست جمهوری را برنده شوند اولا اختلاف آرا چندان معنادار نخواهد بود ثانیاً با دو قوه ناسازگار قانونگذار و قضاییه ای طرف خواهند بود که از هیچ کوششی برای بر زمین زدن رقیب کوتاهی نخواهند کرد و عصر جدید از مناسبات حقیقی قدرت یا دوران «تیشه دادن و اره گرفتن» آغاز خواهد شد و عملا کشورداری با بن بست روبهرو خواهد شد و قواه به جای هم افزایی به خنثی سازی هم مشغول.
جریان اصول گرا با طیفی از نامزدها خود را با حداقلی از آراء برنده انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰ می داند. اما اگر قرار باشد شیخ ابراهیم رئیسی نیاید بیشتر نامزذهای نظامی پیشینه این جریان هم وزن هستند. در صورتی که بر سر یک نامزد به توافق نرسند، آرا سرشکن خواهد شد و به احتمال زیاد انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. درباره عدم اعلام کاندیداتوری ایراهیم رئیسی گمانه زنی های بسیاری شده است.
واقعیت آن است که طی دو سال گذشته بسیاری از اقدامات ریاست قوه قضاییه نمودی تبلیغاتی داشته و معطوف به تبلیغ ایشان برای انتخابات ریاست جمهوری بوده و صداو سیما نیز برای ایشان از هیچ اقدامی تبلیغی فروگذاری نکرده است. چنین فضاسازی ذهنی بسیاری از رای دهندگان حتمی این دوره را به این نتیجه رسانده است که ایشان منجی کشور از وضعیت موجود است.
اما ریاست قوه قضاییه با توجه مسائلی که درخصوص آینده ایشان مطرح است برنده شدن را با حداقل آرا نمی خواهد. بلکه در پی مشارکتی حداکثری با نتیجه مطلوب است که ظاهرا از دل مشارکت این دوره از انتخابات دست کم تا به امروز در نیامده است. از این رو، باید منتظر تحولات موج آفرینی بنشیند که شاید هرگز برنخیزند یا در انتطار تحولات موج آفرینی بود که کل منطقه را درگیر خواهد کرد.